Listen

Description

اجرای اردیبهشت ماه سال ۱۳۹۲ 

بیات زند، بیات اصفهان و چهارگاه

تالار پتروشیمی تبریز 

تار، سه‌تار و کمانچه:‌محمدرضا لطفی 

تنبک: سجاد منصوری 

دف: نبیل یوسف شریداوی 

دایره:‌ عیسی شکری 

ای دوست قبولم کن و جانم بستان

مستم کن و از هر دو جهانم بستان

با هرچه دلم قرار گیرد بیتو

آتش به من اندر زن و آنم بستان

دیدم صنمی سروقد و روی چو ماهی

الهی تو گواهی خدایا تو پناهی

افکنده به رخسار چو مه زلف سیاهی

الهی تو گواهی خدایا تو پناهی

گر گویم سروش نبود سرو خرامان

این قسم شتابان چون کبک خرامان

ور گویم گل پیش تو گل همچو گیاهی

الهی تو گواهی خدایا تو پناهی

تاب بنفشه می‌دهد طره مشک سای تو

پرده غنچه می‌درد خنده دلگشای تو

ای گل خوش نسیم من بلبل خویش را مسوز

کز سر صدق می‌کند شب همه شب دعای تو

گفتم غم تو دارم گفتا غمت سر آید

گفتم که ماه من شو گفتا اگر برآید

گفتم ز مهرورزان رسم وفا بیاموز

گفتا ز خوبرویان این کار کمتر آید

گفتم که بر خیالت راه نظر ببندم

گفتا که شب رو است او از راه دیگر آید

همای اوج سعادت به دام ما افتد

اگر تو را گذری بر مقام ما افتد

حباب وار براندازم از نشاط کلاه

اگر ز روی تو عکسی به جام ما افتد

شبی که ماه مراد از افق طلوع کند

بود که پرتو نوری به بام ما افتد

به ناامیدی از این در مرو بزن فالی

بود که قرعه دولت به نام ما افتد

مطربا نرمک بزن تا روح بازآید به تن

چون زنی بر نام شمس الدین تبریزی بزن

نام شمس الدین به گوشت بهتر است از جسم و جان

نام شمس الدین چو شمع و جان بنده چون لگن

مطربا بهر خدا تو غیر شمس الدین مگو

بر تن و جان وصف او بنواز تن تن تن تنن