Listen

Description

گل‌های ایرج – برگ سبز شماره‌ی ۲۴۴

در دستگاه سه‌گاه

ایرج و عبدالوهاب شهیدی 

نی: حسن کسایی و حسن ناهید 

سنتور: رضا ورزنده 

ویلون: پرویز یاحقی 

گوینده: رضا معینی 

پالایش: سینا مهدویان 

شعر آواز: مجمر زواره‌ای و حافظ 

بیرون نرود مهر تو گر خون رود از دل

مهر تو نه خون است كه بیرون رود از دل

افسانه شد از بی‌خبری در همه شهر

گفت آنكه غم عشق به افسون رود از دل

گردون به من آن ‌كس كه هجر تو كه مشكل

در وصف مرا كینه گردون رود از دل

به جان پیر خرابات و حق صحبت او

كه نیست در سر من جز هوای خدمت او

بهشت اگر چه نه جای گناهكاران است

بیار، بیار، بیار باده كه مستظهرم به همت او

چراغِ صاعقه آن سَحاب روشن باد

كه زد به خرمنِ ما آتشِ مُحبّت او

مكن به چشم حقارت نگاه در منِ مست

كه نیست معصیت و زهد بی‌مَشیت او

نمی‌كند دلِ من میل زهد و توبه ولی

به نام خواجه بكوشیم و فرِّ دولت او

مدام خِرقة حافظ به باده در گروست

مگر ز خاكِ خرابات بود فطرت او