Listen

Description

زلف بتان - اجرای خصوصی محمودی خوانساری و رسول بزرگ‌زاد

اجرای خصوصی در سه‌گاه، اواخر دی ماه ۱۳۴۳

در منزل سید جواد ذبیحی

ای خوش به یاد روی تو تنها گریستن

از شوق همچو شمع ، سراپا گریستن

آنجا که جهل مایه تمکین و سروریست

باید به روز مردم دانا گریستن

هر گریه‌ای نشانه‌ی طوفان شوق نیست

فرق است بین گریه من تا گریستن

زاهد به داغ مُهر تو این شرط مهر نیست

پنهان قرین عشرت و پیدا گریستن

بس در سر زلف بتان جا کردی ای دل

ما را میان خلق رسوا کردی ای دل

غافل مرا از فکر فردا کری ای دل

تا از کجا ما را تو پیدا کردی ای دل

روزم سیه حالم تبه کردی تو کردی

ای دل بسوزی هر گنه کردی تو کردی

ای دل بلا ای دل بلا ای دل بلایی

ای دل سزاواری که دایم مبتلایی

مجنون شوی دیوانه ام کردی تو کردی

دیوانه جان آخر چه‌ای کار کجایی

ای آشنا طریقه بیگانه پروریست

با غیر خنده کردن و با ما گریستن

مرا نه سر نه سامان آفریدند

پریشانم پریشان آفریدند

پریشان خاطران رفتند در خاک

مرا از خاک ایشان آفریدند

پند عاشقان بشنو و از در طرب بازآ

کاین همه نمی‌ارزد شغل عالم فانی

یوسف عزیزم رفت ای برادران رحمی

کز غمش عجب بینم حال پیر کنعانی

باغبان چو من زین جا بگذرم حرامت باد

گر به جای من سروی غیر دوست بنشانی

دانلود از سایت خصوصی:

Khosousi.com/?p=17255