Look for any podcast host, guest or anyone
Showing episodes and shows of

Yaghma

Shows

پادکستِ هرروزپادکستِ هرروزصبحِ هرروز - یکشنبه 30 دی 1403صبحتون بخیر باشه ، امروز قراره یه سر بریم لب برکهپیشاپیش چایی و باقی وسایل پیک نیکو آماده کنیدکه کلی میخوایم گپ بزنیمموزیک های امروز : Ebi - Ghased Frank Sinatra - Let it snow Ali Azimi - Azin Shakhe be on ShakheCast Stevens - Wild World Yaghma Golrouei - Sniff Heydoo - Monge Siavash Ghomeyshi - Khasteh Shodam Dariush - Chakavak برای حمایت از ما در داخل ایران فقط کافیه به لینک زیر برید :https://zarinp.al/harroozpodcastو در خارج از ایران هم که با پِی پل می تونید پادکست خودتون رو حمایت کنیدhttps://paypal.me/harroozpodcast Hosted on Acast. See acast.com/privacy for more information.2025-01-1847 minIran DebatesIran DebatesHumour in Iran: Eleven-hundred Years of Satire and Humour in Persian LiteratureHumour in Iran is a close and comprehensive study of satire and humour – in verse and prose – over the eleven hundred years since the emergence of classical Persian literature. Combining Persian original texts with their English translations, it covers a range of texts and authors, from the lampoon in Ferdowsi's great epic of the ancient kings in the tenth century through such master satirists as Obeyd Zakani, Sa'di, Rumi, Khayyam, Hafiz, Anvari, Sana'i, Khaqani, Suzani, Qa'ani, Yaghma, and so on. The book also includes twentieth-century authors such as Iraj, Dehkhoda, Bahar, Eshqi, Aref, Hedayat, Jamalzadeh, Al-e Ahmad and more. 2024-11-2621 minResponsible Innovation 100Responsible Innovation 100How Can We TRACK, ASSESS & IMPROVE Responsible Innovation in Business | Emad Yaghmaei | Responsible Innovation 100Emad Yaghmaei, Senior Researcher, TU Delft and Managing Director of consulting firm (YAGHMA B.V.) provides a deep dive into non-financial (responsible) innovation impact assessment and monitoring methods, including: Timestamp: 00:03:24 Emad's career journey to responsible innovation 00:04:57 What is responsible innovation? 00:07:25 How has Emad's approach to Responsible Innovation changed over the years? 00:09:48 What are the macro, management and product level trends in responsible innovation management? 00:13:50 What are the key steps and milestones of a responsible innovation project? 00:18:03 How can we navigate value differences between different stakeholders? 00:19:37 How can we assess and improve the social performance of innovation? 00:24:27 Monitoring Responsible Innovation...2023-04-1745 minRadio binazmi | رادیو بی‌ نظمیRadio binazmi | رادیو بی‌ نظمیقسمت نهم - از عودلاجان تا الهیه...ما با بی‌نظمی حرف می‌زنیم..رادیو اینترنتی بی‌نظمیقسمت نهم «از عودلاجان تا الهیه»«کجا ول کردی رفتی؟!».نویسنده و گوینده‌: #آرمین_یوسفی.نویسنده‌ی بخشِ محاکاتِ تهران: #رضا_حیرانی.معرفی آن چه در این اپیزود که به گوش شما می‌رسد:.فیلم‌ها:سلطان - مسعود کیمیاییمستندِ عودلاجان کاری از شبکه‌ی مستندپاپ - احسان عبدی‌پورموسیقی:Dyprosody - Amin Naseriدرد بی‌دردی - داماهیتهران - کینگ‌رامJuma - Shoranشروه‌خوانی از کانال ساندکلود Yaghmaو قطعات بی کلامی:بادیگارد - کارن همایونفریک حبه قند - رضا عقیلیتکنوازی زنده پیمان یزدانیان....تدوین، طراحی پوستر و ...:گروه رادیو بی‌نظمی....حمایت مالی از ما به‌صورت ریال، یورو و بیت‌کوین و کاملاً امن و مطمئن:http://www.hamibash.com/radiobinazmi.اینستاگرام:https://instagram.com/radiobinazmi.توییتر:https://twitter.com/radiobinazmi.تلگرام:https://t.me/radiobinazmi Hosted on Acast. See acast.com/privacy for more information.2022-02-2339 minyaghmayaghmaعاقبت هیچ(موقت)اگر شیری،اگر میری، اگر مور، گذر باید کنی آخر لب گور دلا رحمی به حال خویشتن کن که مورانت نهند خوان و دهند سور اگر زرین کلاهی، عاقبت هیچ ... اگر خود پادشاهی، عاقبت هیچ... اگر ملک سلیمانت ببخشند، در آخر خاک راهی، عاقبت هیچ... #بابا طاهر2021-11-2702 minyaghmayaghmaوالس باران Waltz for Rainشاید روزی، بارانی دوباره صورتهای مارا بشوید، شاید چشمانمان را به حال دیگری باز کنیم و نقشهای دیگری ببینیم. هزاران شایدهای خاک خورده در خیال منست. به تمام رفتنها، گذشتن‌ها ،از دست دادن‌ها، به تنهایی‌ها، به شروع های دوباره، به باران عزیز و خاطره‌هایی که برای ما می‌آورد و یادهایی که با خود می‌برد. بگویم که حال روزهای غمگین مرا باران شست، باشد این قصه همینجا، شاید، حال غمناک تو راهم، روزی، با خود بُرد... تقدیم به علی و یاسی و سیاوش و سپهر،عزیزانی که دلیل دوباره ایستادن منند‌. ممنونم از بهادر دوستی ندیده که از لایو تهران پیگیر رکورد این قطعه بود. ممنونم از پرهام دوست هنرمند عزیزم که همیشه به من کمک میکنه و یاد میده.2021-11-2203 minChenin Shod | چنین شدChenin Shod | چنین شدششم: لاله زار مغموملاله‌زار شاید پرقصه‌ترین و پرغصه‌ترین خیابان تهران است. خیابانی که زمانی برو و بیایی داشت و زیباترین خیابان پایتخت بود و امروز جز رد ویران‌شده‌ای از آن باقی نمانده است. در این قسمت چنین شد، از این خیابان گفته‌ایم، از وقتی که باغ لاله‌زار بود تا امروز.حمایت از چنین شدمنابع اصلی این روایت:مجله‌ی آنگاه، لاله‌زار؛ هزاز داستان، شماره‌ی ۱۲، پاییز ۱۳۹۹تاریخ تفریح در شهر تهران در دوران قاجار و پهلوی، حامد سلطان‌زاده، انتشارات نگارستان اندیشهبه روایت سعید نفیسی: خاطرات سیاسی، ادبی، جوانی، به کوشش علیرضا اعتصام، نشر مرکزاوراق ایرانی: خاطرات سفر کلود انه در آغاز مشروطیت، ترجمه‌ی ایرج پروشانی، نشر گویامستند زمستان است، مهرداد زاهدیانمرقع ناصری، به کوشش مجید عبدامین، با همکاری مهدی فراهانی، انتشارات بنیاد موقوفات دکتر افشار با همکاری نشر سخنروزنامه‌ی خاطرات ناصرالدین شاه، به کوشش مجید عبدامین، انتشارات بنیاد موقوفات دکتر افشار با همکاری نشر سخنامیرکبیر و ناصرالدین شاه، سید علی آل‌داود، انتشارات کتاب رایزنروزنامه‌ی خاطرات عین‌السلطنه، به کوشش ایرج افشار، انتشارات اساطیرخاطرات و خطرات، حاج مهدی‌قلی هدایت (مخبرالسلطنه)، انتشارات زواربا تشکر از:حامد سلطان‌زادهمعراج قنبریاینستاگرام چنین شدتوییتر چنین شدایمیل چنین شدطراح لوگو و کاور:معراج قنبریموسیقی‌های این اپیزود به ترتیب:Concerto For 2 Mandolins, Strings And Continuo In G, Rv 532 3. Allegro - Antonio VivaldiViola d'amore concerto in a minor rv 397 i. Vivace - Antonio VivaldiSonata for Piano and Violin in E minor K.304 - Hilary Hahn by Ibrahim Alsalih - MozartSolitary Hill - Music That Will Make You CryThe soundtrack of the movie “Zendegi Shirin Ast”Le quattro stagioni (The Four Seasons) , Op. 8 Violin Concerto No. 3 in F Major, RV 293,... - Antonio VivaldiLalehzar - Reza YazdaniGhased - Ghasem JebeliLabe Karoon - AghasiKoocheh Melli - Reza Yazdani, Yaghma Golrouei, Mostafa RahimiLalehzar - Ebi Hosted on Acast. See acast.com/privacy for more information.2021-09-021h 46yaghmayaghma" تو چه گفتی غمگین؟ زیر این چتر سیه پوسیدیم"من باید بروم سطل رنگم را آماده کنم، قلمی بردارم و همه دیوار ایوان را، سقف مهتابی را, رنگ سرخی بزنم من باید بروم که برادرهایم در جنوب خفقان منتظرند... محمد خلیلی2021-07-2202 minPodcast SamadhiFmPodcast SamadhiFmInstrumenTaleMusic can be a source of pleasure and entertainment, but research shows that listening to instrumental music has therapeutic effects as well. First of all, music can influence an emotional state, feelings, thoughts and even behavior. You've probably noticed that some songs inspire you, others make your dance, set you in a romantic mood, or help you concentrate. Musical therapy is actively used to improve psycho-emotional state, combat stress and is an additional aid in the fight against depressive conditions. Listening to music and playing musical instruments contribute to the production of immunoglobulins and protective cells, as well as creation...2021-07-111h 01yaghmayaghmaزمزمه‌های ماماننه سال پیش، تو پایین شهر شیکاگو،یه پیانو تو پارک بود، من هم خیلی روزهام سخت بود، و قشنگ جون میکندم، یادمه مامان زنگ زده بود و داشت برام از آسون شدن روزگار سخت می‌گفت... از همون حرفها که مادرها میزنن و ما نمی‌فهمیم چرا باور میکنیم! گوشی رو گذاشتم ،اونموقع یه اپلیکیشنی به اسم اینستا رادیو مثل کلاب هاوس الان بود[ که بعد از مدتی نتونست دوام بیاره و جمع شد.] این رو با رکورد گوشی موبایل اونجا گذاشتم و اسمش رو گذاشتم زمزمه‌های مامان/ نجواهای مادر... سالار دوست عزیزم بعد از این همه سال هفته پیش گفت که دانلود کرده و با کانال تلگرامش فایل رو فرستاد . صدای جیرجیرکها رو اضافه کردم که حال و هوای اونموقع باشه. فایل ارزش خاطره داره وگرنه که خیلی ملودی ساده‌ایه:) خلاصه گفتم بعد از یکسال و اندی یه چیزی آپلود کرده باشم. سالار دوست عزیزم https://soundcloud.com/salar-yazdani2021-06-1405 minMahmood SarmadiMahmood SarmadiDalaan"دالان" شاعر: مرحوم سید احمد حسینی گوینده: محمود سرمدی میکس و مستر: بهنام بازیار طراحی و کارگردارن: محمود سرمدی مدت 21 دقیقه موسیقی: Neda Ham Raft - Yaghma (Mashup) Trust the Universe - Crows in the Rain Shareh Jan - Sohrab Mohmmadi Gar to Nagiram Dast - Yaghma (Mashup) The Lie - Jacob Mühlrad2020-07-3020 minMahmood SarmadiMahmood SarmadiThere Are Things You Don't Knowساخت قسمت اول پادکست “چیزهایی هست که نمیدانی” دیدیم یه روز پانیذ اینروزها یکی از دوستان محترم و خیلی مهربونم با موضوع چیزهایی هست که نمیدونی از مخاطب‌های دوست داشتنیش درخواست ویس داشت، بعد به ذهنم رسید که چه عالی میشه که این صداهای پر از احساس رو پادکستش کنیم و موندگار بشه، بعد از چندین روز تلاش به همراه دوستان عزیزم بهنام، پانیذ، هادی، آوا با مدت زمان ۲۵ دقیقه ساخته شد و امیدوارم از شنیدنش لذت ببرید. شعر: مارگوت بیکل ترجمه: احمد شاملو گوینده: محمود سرمدی موسیقی: The Tale of Creation within Her Being - Crows in the Rain Seven Birds - Tom Adams Ey Ke Mahjoori Oshagh Rava Midari - Mashup Yaghma Chapter VII - The End - Crows in the Rain Ba Man Sanama - Hadi Hadadi تهیه کننده و برنامه ریز: پانیذ اینروزها میکس و مستر: بهنام بازیار طراح و کارگردان: محمود سرمدی مخلص همگی محمود سرمدی دوم مرداد ماه ۱۳۹۹2020-07-2325 minyaghmayaghmalament for a dead man/مویه لریبه عمران روشنی مقدم lament for a dead man مویه لری استاد ایرج رحمان پور2020-06-1202 minSamaak Audio MagSamaak Audio MagSAM-Ep32-Sa'di2t.me/Samaak_AM/504 🎧 سماکِ سی‌ودوم، دومین سَماکِ سعدیانه منتشر شد 🎙 شنیدنش با جست‌وجوی "samaak" در برنامه‌های پادکست‌گیر یا تلگرام. 🔆 این شماره نیز بر مدار میراثی ناب می‌گردد. میراث اویی که درمانِ این روزهای دشوار و مرگ‌آگین ما تواند بود. این خورشید کسی نیست جز #سعدی. ✅ با گفتارهایی از جنسِ کلامِ: #دکتر_امیرعلی_نجومیان: «عشقِ در آستانه و پارادوکس‌های پنج‌گانه در غزل سعدی»؛ #دکتر_رضا_ضیا: «نکته‌‌گشایی حکایتی از گلستان»؛ شرق‌شناس بلند نام #ادوارد_براون: «حکایت دلبستگی به سعدی»؛ #فرشید_سادات_شریفی: «سعدی و ملکهٔ تعادل»؛ 🌀 به همراه: خوانش‌های اختصاصی، متنوع و زیبای #بنفشه_طاهریان و خوانش غزلی با صدای #ابتهاج؛ ✔️ و علاوه‌بر این‌ها، زینت‌های موسیقایی از جنسِ هنر #مرتضی_حنانه؛ #حشمت_سنجری؛ #استاد_شجریان؛ #جمال‌الدین_منبری و #داریوش_آذر. 📌 سپاس ویژه از #میسا (انجمن دانشجویان ایرانی دانشگاه مک‌گیل) به‌خاطر میزبانی نشستی که این پادکست را شکل داد: t.me/McGillMISA) و ساندکلاود یغما: soundcloud.com/yaghma ➕ همچون همیشه موسیقی‌ها و فایل‌های مکمل فقط در تلگرام ما می‌آید: t.me/Samaak_AM 🖤 در پایان و با قلبی اندوهگین این اپیزود تقدیم می‌شود به رفتگان این ماه‌های بدِ بی‌تخفیف و بازماندگان آن‌ها؛ به‌ویژه به یاد و خاطره‌مان از: #رها_راشدی که یارِ همدل سَماک بود...🖤2020-04-241h 52Samaak Audio MagSamaak Audio Magسماک ۳۲: دومین شماره برای سعدی - Samaak 32: Sa'di🎧 سماکِ سی‌ودوم، دومین سَماکِ سعدیانه منتشر شد🎙 شنیدنش با جست‌وجوی "samaak" در برنامه‌های پادکست‌گیر یا تلگرام.🔆 این شماره نیز بر مدار میراثی ناب می‌گردد. میراث اویی که درمانِ این روزهای دشوار و مرگ‌آگین ما تواند بود. این خورشید کسی نیست جز #سعدی.✅ با گفتارهایی از جنسِ کلامِ:#دکتر_امیرعلی_نجومیان: «عشقِ در آستانه و پارادوکس‌های پنج‌گانه در غزل سعدی»؛#دکتر_رضا_ضیا: «نکته‌‌گشایی حکایتی از گلستان»؛شرق‌شناس بلند نام #ادوارد_براون: «حکایت دلبستگی به سعدی»؛#فرشید_سادات_شریفی: «سعدی و ملکهٔ تعادل»؛🌀 به همراه:خوانش‌های اختصاصی، متنوع و زیبای #بنفشه_طاهریان و خوانش غزلی با صدای #ابتهاج؛✔️ و علاوه‌بر این‌ها، زینت‌های موسیقایی از جنسِ هنر #مرتضی_حنانه؛ #حشمت_سنجری؛ #استاد_شجریان؛ #جمال‌الدین_منبری و #داریوش_آذر.📌 سپاس ویژه از #میسا (انجمن دانشجویان ایرانی دانشگاه مک‌گیل) به‌خاطر میزبانی نشستی که این پادکست را شکل داد: t.me/McGillMISA)و ساندکلاود یغما:soundcloud.com/yaghma➕ همچون همیشه موسیقی‌ها و فایل‌های مکمل فقط در تلگرام ما می‌آید:t.me/Samaak_AM🖤 در پایان و با قلبی اندوهگین این اپیزود تقدیم می‌شود به رفتگان این ماه‌های بدِ بی‌تخفیف و بازماندگان آن‌ها؛ به‌ویژه به یاد و خاطره‌مان از: #رها_راشدی که یارِ همدل سَماک بود...🖤Support this podcast at — https://redcircle.com/samaak-audio-mag7271/exclusive-content Hosted on Acast. See acast.com/privacy for more information.2020-04-231h 52UNOFF!C!ALS()UNDUNOFF!C!ALS()UNDBRENT J prod by Yaghma MurdockBRENT J prod by Yaghma Murdock by Brent J2020-04-1302 minپادکست متلپادکست متلقسمت سوم - زندانی پاشو وقتشهدومین متل با اثری از سعید ترک با نام  زندانی پاشو وقنشه آماده ست نکته اول که عکسی از سعید ترک عزیز پیدا نکردم برای کاور این قسمت نکته دوم موسیقی که در انتها می شنوید گاگریو زنان بختیاری است که نسخه کامل را از لینک زیر می تونید بشنوید در کانال تلگرام هم قرار میگیره https://soundcloud.com/yaghma/cacaphoney-gagrive با تشکر از محسن مرادی عزیز ما را در شبکه های اجتماعی با آیدی @matalpodcast2019-09-2321 minyaghmayaghmaبی جمال عالم آرای تو / روزم چون شب استlisten with 🎧 🎧 🎧 white noise added 💤🏳️🔈 Shajarian,Kalhor,Alizadeh,SjorMars در وفای عشق تو مشهور خوبانم چو شمع شب نشین کوی سربازان و رندانم چو شمع روز و شب خوابم نمی آید به چشم غم پرست بس که در بیماری هجر تو گریانم چو شمع رشته ی صبرم به مقراض غمت ببریده شد همچنان در آتش مهر تو سوزانم چو شمع |گر کمیت اشک گلگونم نبودی گرم رو کی شدی روشن به گیتی راز پنهانم چو شمع |در میان آب و آتش همچنان سرگرم توست این دل زار نزار اشکبارانم چو شمع |در شب هجران مرا پروانه ی وصلی فرست ورنه از دردت جهانی را بسوزانم چو شمع بی جمال عالم آرای تو روزم چون شب است با کمال عشق تو در عین نقصانم چو شمع |کوه صبرم نرم شد چون موم در دست غمت تا در آب و آتش عشقت گدازانم چو شمع |همچو صبحم یک نفس باقی است تا دیدار تو چهره بنما دلبرا تا جان برافشانم چو شمع سرفرازم کن شبی از وصل خود ای نازنین تا منور گردد از دیدارت ایوانم چو شمع آتش مهر تو را حافظ عجب در سر گرفت آتش دل کی به آب دیده بنشانم چو شمع2019-07-2904 minyaghmayaghmaزندگی جدی نیستمحودچن وحیدف (رباعیات خیام) ,لینا شمامیان‌، Gajus photo:PaulCupido2019-06-1703 minyaghmayaghmaبرای یک صبح دلگیر-پرندگانپرندگان پرندگانی هستند که آشيانه ی خود را ترک می کنند به جای ديگر می روند و خواب آشيانه ی خود را می بينند بهارها به زمستان می روند و خواب می بينند که در بهارند پرندگانی هستند که روز و شب تنهامان می نهند و خواب می بينند که روز و شب باما هستند تو اين پرندگان را ديده ای و خواب می بينی که با تو هستند _____________________________ ضیاء موحد ، مشتی نور سرد ، ص242019-05-2901 minyaghmayaghma.صنما ! جفا رها کنHomayoun,Jenson,Yaghma2019-05-1806 minyaghmayaghmaطبیب درد بی درمان کدامستShajarian,Era طبیب درد بی‌درمان کدامست رفیق راه بی‌پایان کدامست اگر عقلست پس دیوانگی چیست وگر جانست پس جانان کدامست پر از درست بحر لایزالی درونش گوهر انسان کدامست2019-05-0704 minyaghmayaghmaبرسان باده/برای ۲۴ مهربرسان باده/برای ۲۴ مهر by yaghma2018-10-1605 minDeklameDeklameYaghma#یغماشعر و صدای #محمد_مختاریاندکی دربارۀ شاعر:محمد مختاری در اولین روزِ اردیبهشت سال ۱۳۲۱ به دنیا آمد و در ۱۲ آذر ۱۳۷۷ خورشیدی در ماجرای قتل‌های زنجیره‌ای ترور شد. وی از شاعران، نویسندگان، مترجمان و منتقدان معاصر ایران بود. وی چندین سال در بنیاد شاهنامه فعالیت داشت. از اعضای کانون نویسندگان ایران و همچنین عضو هیأت دبیران آن بود. ترور او، محمدجعفر پوینده، داریوش فروهر و پروانه اسکندری به قتلهای زنجیره‌ای معروف شد. مختاری آثاری در بررسی آثار شاعران معاصر از جمله نیما یوشیج و منوچهر آتشی دارد. از مختاری دو فرزند به نام‌های سیاوش و سهراب به جا مانده است که حاصل ازدواج وی با مریم حسین‌زاده است.چقدر باید در این دو متر جا ماند تا تحلیل جسم حد زبان را رعایت کند؟چه تازیانه کف پا خورده باشدچه از فشار خونی موروث در رنج بوده باشیقرار جایش را می سپارد به بی قراریکه وقت و بی وقتسایه به سایهرگ به رگدنبالت کرده است تا این خواب…تظاهرات تورم را طی می کنم در گذر دلالانسر چهار راه صدای درشت میپرسدویدئو مخرب تر است یا بمب اتم؟؟؟مسیح هم که بیاید انگار صلیبش را باید حراج کندصدای زنگ فلز در دندانهای طلاوخارش کپک در لاله های گوشنصیب نسلی که خیلی دیر رسیده استنه سینما و نه مهمانی در تاریخهجوم کاشفانی با تاخیر حضورهزار کس می آیند و هزار کس میروندو هیچ کس هیچ کس را به خاطر نمی آوردصدا همان که میشنوی نیستسگ از سکوت به وجد می آید و دزد بر سر بام بلند سماع میکند با ماهزبان عزیز تر است اکنون یا دهان؟که سنگ راه دهان را هزار بار تمرین کرده استصدا که میشکندحرف که چرک میکندجمله ها که نقطه چین میشوندپیری یا بچه ای که خود را می کشدتازه معنا روشن میشودسگی که می افتاد در نمکزار و…این نمک که خود افتاده استخلاف رای اوللالباب نیست که ماه رنگ عوض کرده باشدیا شب مثل آزادی زنگ زندگچ سفید جای سرت را نشان میدهدکه چند سالی انگار در اینجا می نشسته ایو رد انکارت افتاده استبر دیواریا شاید نقشی مانده است از تسلیمتگذاری اصلاً نا تمامو تازه این بی تابی که هیچ چیز آرامش نمی کنددر التهاب درهایی که باز میشوند و درهایی که بسته میشوندکتابهایی که باز میشوند و دستهایی که بسته میشونددستهایی که سنگها را میپرانندو سارهایی که از درختها میپرنددرختهایی که دار میشونددهان هایی که کج میشوندزبانهایی که لال مانی میگیرندصدای گنگ و چشم انداز گنگ و خواب گنگو همهمهکه می انبوهدمی ترکدرویا که تکه تکه میپراکنددانشگاهی که حل میشود در زندانی و چشم اندازی که از هم میپاشدخوابی که میشکند در چشم و چشم که میخ میشود در نقطه ایو نقطهکه می ماند مَنگ در گوشه ای از کاسه سرکه همچنان غلت می خوردغلت می خوردغلت می خورد...2018-07-2302 minyaghmayaghma/لالا لالا تو غزاله لا /براهنیKarlsen,Barahani,AmirMaleki رثای غزاله لا حالی که به نخجیر آیی از کشمیر شالی از دریا آیی با حالی که به آن گودی بی ما آیی و سیاه آیی خوابایی از مخفیدر حالی که ندانی که نمی‌دانی نه، دانی می‌دانی با آن لب بالا برگشته بالا لالا لالا تو غزاله لا حالی که تو بازوها را خالی کردی از خیل سودا برگشتی به زبانِ پیش از بودنِ خود لا با سینه‌ی مغروری مفرد سرشاری از خود بی شیرازه لا لالا لا «گِریم تا او نکشاند خود را ما را بکشد خود را نکشاند» این را یک زنکودکِ عاشق پیش از خود مرگیدنِ او می‌گفت حالی که بجنباند به بیابان سر را گورآهو که ببوساند خود را به فضای پوشان که بیندازد دنیا را شرقی در مخفیدر نه، دانی می‌دانی تو غزاله لا خوابی و بخوابی خوابی و بخوانی دربردر اویانم دنیا را تا زیبا شد بِتوام خود را تا حدِ نمنیدن لالایم تا مرز خود ــ مرگیدن که شوم کفنش و زنیدن را طلبم بتِ چینی خفته در پرده که خراسانِ ابروهایش آمودریا را دربردر حالی که مویم نیمه‌ی آن مینیاتور بی عاشقه را مویم لا خشک آید آن جنگل که تو را از خود ناویزدها خشک آید! نیمه‌ی آن بی عاشقه را لا حالا مویم معشوقه در گودی آن شانه‌ی خوابآور و خرابآباد طاوسی روی آور محزونه‌ی ذیلِ ناهیدِ باران بالا بالا بارانِ بالا و بلایی مشتق از شقه‌ی شاعر و کفن در وا به نخفتن گفته آری و جهان را اما خفته آن‌جا‌ در مخفیدر حالا به مصاف آید با مور آن‌جا آن میلاوِ رودکی‌ی ریگِ آمودریا و زبانش میلاویه از او و سه بوس از آن سبزه با لب‌های بی چشمِ شاعر لالا تو غزاله لا لالا مویم لا بی صاحبِ «شب‌های تهران» را و نگفتن را گویم گفتن را که نگفتن را گفتن لا و زنیدن را طلبم اویانم دنیا را تا زیباشد نمنم از از از از نمنم ای «راحله»ی «گردوشکنان»، گویم با باتو بی از و جلوتر نروم طاهر شدنت را نتوانم دیدن زیرزمینی شدنت را نتوانم و بیایم این زیرزمین که هسته‌ی خرما را برمی‌گیریم و مغز گردو را در خرما می‌کاریم طاووسی روی آور در مغز گردو در خرما لا لا گیسو از روی پیشانی با انگشتی خونین به کنار و طراوت غوغا تو غزاله لا لا لا @https://soundcloud.com/farnaz-hashemnia2018-07-1104 minyaghmayaghmaدلا از دست تنهایی به جونمBabaTaher,Shajarian,Meshkatian,Looseatalk,AmirMaleki دلا از دست تنهایی به جونم ز آه و ناله خود در فغونم شبان تار از درد جدایی کره فریاد، مغز استخونم عزیزون از غم و درد جدایی به چشمونم نمونده روشنایی گرفتارم به دام غربت و درد نه یار و همدمی، نه آشنایی فلک کی بشنوه آه و فغونم به هر گردش زنه آتش به جونم یک عمری بگذرونم با غم و درد به کام دل نگرده آسمونم نمی‌دونم دلم دیوونه کیست اسیر نرگس مستونه کیست نمی‌دونم دل سرگشته ما کجا می‌گردد و در خونه کیست نصیب کس مبو درد دل ما که بسیاره غم بی‌حاصل ما کسی بو از غم و دردم خبر داشت که داره مشکلی چون مشکل ما نصیحت کردم و سودش نمی‌بو به بادش می‌دهم، نش می‌بره باد در آتش می‌نهم، دودش نمی‌بو بود درد مو و درمونم از دوست بود وصل مو و هجرونم از دوست اگر قصاب مستم واکره پوست2018-07-0405 minyaghmayaghmaای که مهجوری عشاق روا می‌داریای که مهجوری عشاق روا می‌داری عاشقان را ز بر خویش جدا می‌داری تشنه بادیه را هم به زلالی دریاب به امیدی که در این ره به خدا می‌داری دل ببردی و بحل کردمت ای جان لیکن به از این دار نگاهش که مرا می‌داری2018-05-2801 minyaghmayaghmaفریاد از آن نرگس مستی که تو‌داری(Untitled)Diaz,Shajarian AmirMalekiMashup2018-05-2203 minyaghmayaghmaچه عاشقست که فریاد دردناکش نیستدر دل و جان خانه کردی عاقبت هر دو را دیوانه کردی عاقبت آمدی کاتش در این عالم زنی وانگشتی تا نکردی عاقبت ای ز عشقت عالمی ویران شده قصد این ویرانه کردی عاقبت من تو را مشغول می‌کردم دلا یاد آن افسانه کردی عاقبت تو را سریست که با ما فرو نمی‌آید مرا دلی که صبوری از او نمی‌آید کدام دیده به روی تو باز شد همه عمر که آب دیده به رویش فرو نمی‌آید جز این قدر نتوان گفت بر جمال تو عیب که مهربانی از آن طبع و خو نمی‌آید چه جور کز خم چوگان زلف مشکینت بر اوفتاده مسکین چو گو نمی‌آید اگر هزار گزند آید از تو بر دل ریش بد از منست که گویم نکو نمی‌آید گر از حدیث تو کوته کنم زبان امید که هیچ حاصل از این گفت و گو نمی‌آید گمان برند که در عودسوز سینه من بمرد آتش معنی که بو نمی‌آید چه عاشقست که فریاد دردناکش نیست چه مجلسست کز او های و هو نمی‌آید به شیر بود مگر شور عشق سعدی را که پیر گشت و تغیر در او نمی‌آید تو را سریست که با ما فرو نمی‌آید مرا دلی که صبوری از او نمی‌آید کدام دیده به روی تو باز شد همه عمر که آب دیده به رویش فرو نمی‌آید جز این قدر نتوان گفت بر جمال تو عیب که مهربانی از آن طبع و خو نمی‌آید چه عاشقست که فریاد دردناکش نیست چه مجلسست کز او های و هو نمی‌آید به شیر بود مگر شور عشق سعدی را که پیر گشت و تغیر در او نمی‌آید2018-05-0807 minyaghmayaghmaبراهنی به تناوب /برای توتو برایم براهنی میخوانی و میخوانی و من به تناوب تو وتناوب شعرهای براهنی با رویاهایم به بیداریها عاشقتر میشوم بخوان ساعتها بخوان دلم‌میخواهد زمان بایستد و ما را تماشا کند و من و تو با قایقی از رویا در شعرها پارو بزنیم . بخوان به تناوب2018-04-2004 minyaghmayaghmaچنان مشتاقم ای دلبر به دیدارتAmirMashUp&rework Easy come, easy go! چنان مشتاقم ای دلبر به دیدارت که از دوری برآید از دلم آهی بسوزد هفت دریا را مراد ما وصال تست از دنیا و از عقبی وگرنه بی‌شما قدری نباشد دین و دنیا را2018-04-1802 minyaghmayaghmaمحمد معتمدی در دنیای موازی(Mans,Motamedi) Amir Mashup Motamedi in Parallel universe2018-04-1604 minyaghmayaghmaبه جان جمله مستان که مستمcollage shajarian,Mers,AmirMaleki بیا کز عشق تو دیوانه گشتم وگر شهری بدم ویرانه گشتم ز عشق تو ز خان و مان بریدم به درد عشق تو همخانه گشتم چیان کاهل بدم کان را نگویم چو دیدم روی تو مردانه گشتم چو خویش جان خود جان تو دیدم ز خویشان بهر تو بیگانه گشتم فسانه عاشقان خواندم شب و روز کنون در عشق تو افسانه گشتم به جان جمله مستان که مستم بگیر ای دلبر عیار دستم به جان جمله جانبازان که جانم به جان رستگارانش که رستم عطاردوار دفترباره بودم زبردست ادیبان می نشستم چو دیدم لوح پیشانی ساقی شدم مست و قلم‌ها را شکستم2018-02-2806 minyaghmayaghmaبنال بلبل اگر با منت سر یاریستMotohi-Shajarian-Amir Mashup and rewoRK بنال بلبل اگر با منت سر یاریست که ما دو عاشق زاریم و کار ما زاریست در آن زمین که نسیمی وزد ز طره دوست چه جای دم زدن نافه‌های تاتاریست بیار باده که رنگین کنیم جامه زرق که مست جام غروریم و نام هشیاریست خیال زلف تو پختن نه کار هر خامیست که زیر سلسله رفتن طریق عیاریست لطیفه‌ایست نهانی که عشق از او خیزد که نام آن نه لب لعل و خط زنگاریست جمال شخص نه چشم است و زلف و عارض و خال هزار نکته در این کار و بار دلداریست2018-02-1803 minyaghmayaghmaدرنظربازی ما/تو در تهرانIf love is setting a place at the table for someone who is never coming home, I think I'll pass. — Samantha Borgens, Stuck In Love2018-02-1502 minyaghmayaghmaغم زمانه خورم یا فراق یار کشم؟غم زمانه خورم یا فراق یار کشم به طاقتی که ندارم کدام بار کشم چو می‌توان به صبوری کشید جور عدو چرا صبور نباشم که جور یار کشم2018-02-1102 minyaghmayaghmaربابAfsaneh Rasayee-Pau-AmirMaleki Mashup2018-01-2904 minyaghmayaghmaبرای هر ستاره ایبرای هر ستاره ای كه ناگهان در آسمان غروب می كند دلم هزار پاره است دل هزار پاره را خيال آن كه آسمان هميشه و هنوز پر از ستاره است چاره است محمد زهری2018-01-2501 minyaghmayaghmaخرم آن بقعه که آرامگه یار آن جاستخرم آن بقعه که آرامگه یار آن جاست راحت جان و شفای دل بیمار آن جاست من در این جای همین صورت بی جانم و بس دلم آن جاست که آن دلبر عیار آن جاست درد دل پیش که گویم غم دل با که خورم روم آن جا که مرا محرم اسرار آن جاست سعدی این منزل ویران چه کنی جای تو نیست رخت بربند که منزلگه احرار آن جاست2018-01-2202 minyaghmayaghmaداستان تکراری ادم عادیمونولوگ داستان تکراری ادم عادی2018-01-2002 minyaghmayaghmaتو را نادیدن ما غم نباشدتو را نادیدن ما غم نباشد که در خیلت به از ما کم نباشد سعدی2018-01-1601 minyaghmayaghmaمن در رفتن تو گم شده‌ام“الذكريات التي لا تموت، تميت خاطراتی كه نمی‌ميرند، می‌كشند...” ______________________________ به شهادت پنجره‌ی اتاق و کبوترهای بی‌دغدغه که در دستانت پناه می‌گرفتند، دوستت داشتم. از تو متنفرم حالا! از تو که هستی، وقتی خودت نیستی، که هستی، در چشم به راهی‌های من. در فصلهایی که با نبودنت آغاز می‌شوند. در دی‌ماه، این قتالترین ماه سال! که نبودنت را فصل به فصل منتقل می‌کند. در غروب این جمعه، که آه می‌کشم، و جای دست‌هایت را از دلم پاک می‌کنم. به بودنت در نبودنت خو گرفته ام! و شادمانی من تنها همین که دلم را به خاطرات تو بسته‌ام. تو تقسیم شادی‌های منی به هر صبح که با نبودنت آغاز می‌شود، و من در رفتن تو گم شده ام. چون مادران به انتظار شهید دلم روشن است که تو می‌آیی همانطور که دلم خوش بود به یک “همیشه با هم می‌مانیم” حالا در دلم نام تو‌از آسمان میرزید و دلم هزار پاره می‌شود. وقتی به تو فکر می‌کنم خاطراتت یکی یکی شکوفه می‌زنند و نبودنت معجزه‌ایست که تا ابد می‌ماند. نبودنت را ایمان آورده ام تو همراه منی پشت همه‌ی این کلماتی که از تو میگویم و این کلمه‌ها که به تو, از من نزدیک‌ترند…2017-12-2902 minyaghmayaghmaدل ز من بردی و پرسیدی که دل گم کرده‌ایShajarian's,tuntariou,AmirMaleki چون تو جانان منی جان بی تو خرم کی شود چون تو در کس ننگری کس با تو همدم کی شود گر جمال جانفزای خویش بنمایی به ما جان ما گر در فزاید حسن تو کم کی شود دل ز من بردی و پرسیدی که دل گم کرده‌ای این چنین طراریت با من مسلم کی شود عهد کردی تا من دلخسته را مرهم کنی چون تو گویی یا کنی این عهد محکم کی شود چون مرا دلخستگی از آرزوی روی توست این چنین دل خستگی زایل به مرهم کی شود غم از آن دارم که بی تو همچو حلقه بر درم تا تو از در در نیایی از دلم غم کی شود خلوتی می‌بایدم با تو زهی کار کمال ذره‌ای هم‌خلوت خورشید عالم کی شود عطار2017-12-2604 minyaghmayaghmaگر تو نگیریم دست, کار من از دست شدMash Up(Shajarian,Yandle,AmirMaleki) لعل تو داغی نهاد بر دل بریان من زلف تو درهم شکست توبه و پیمان من شد دل بیچاره خون، چارهٔ دل هم تو ساز زانکه تو دانی که چیست بر دل بریان من بی تو دل و جان من سیر شد از جان و دل جان و دل من تویی ای دل و ای جان من گر تو نگیریم دست کار من از دست شد زانکه ندارد کران، وادی هجران من هم نظری کن ز لطف تا دل درمانده را بو که به پایان رسد راه بیابان من عطار2017-12-2305 minyaghmayaghmaدرد عشق تو(Shajarian,Paschuburg, Amir Rework&Mashup) آتش عشق تو در جان خوشتر است جان ز عشقت آتش‌افشان خوشتر است هر که خورد از جام عشقت قطره‌ای تا قیامت مست و حیران خوشتر است تا تو پیدا آمدی پنهان شدم زانکه با معشوق پنهان خوشتر است درد عشق تو که جان می‌سوزدم گر همه زهر است از جان خوشتر است درد بر من ریز و درمانم مکن زانکه درد تو ز درمان خوشتر است می‌نسازی تا نمی‌سوزی مرا سوختن در عشق تو زان خوشتر است2017-10-2703 minyaghmayaghmaآسمان تو چه رنگ است امروز؟(Ebtehaj,Atanasio Amir collage and rework) ارغوان شاخه همخون جدا مانده من آسمان تو چه رنگ است امروز؟ آفتابی ست هوا؟ یا گرفته است هنوز ؟ من در این گوشه که از دنیا بیرون است آفتابی به سرم نیست از بهاران خبرم نیست آنچه می بینم دیوار است آه این سخت سیاه آنچنان نزدیک است که چو بر می کشم از سینه نفس نفسم را بر می گرداند ره چنان بسته که پرواز نگه در همین یک قدمی می ماند کورسویی ز چراغی رنجور قصه پرداز شب ظلمانیست نفسم می گیرد که هوا هم اینجا زندانی ست هر چه با من اینجاست رنگ رخ باخته است آفتابی هرگز گوشه چشمی هم بر فراموشی این دخمه نینداخته است اندر این گوشه خاموش فراموش شده کز دم سردش هر شمعی خاموش شده یاد رنگینی در خاطر من گریه می انگیزد ارغوانم آنجاست ارغوانم تنهاست ارغوانم دارد می گرید چون دل من که چنین خون ‌آلود هر دم از دیده فرو می ریزد ارغوان این چه رازیست که هر بار بهار با عزای دل ما می آید؟ که زمین هر سال از خون پرستوها رنگین است وین چنین بر جگر سوختگان داغ بر داغ می افزاید؟ ارغوان پنجه خونین زمین دامن صبح بگیر وز سواران خرامنده خورشید بپرس کی بر این درد غم می گذرند ؟ ارغوان خوشه خون بامدادان که کبوترها بر لب پنجره ی باز سحر غلغله می آغازند جان گل رنگ مرا بر سر دست بگیر به تماشاگه پرواز ببر آه بشتاب که هم پروازان نگران غم هم پروازند ارغوان بیرق گلگون بهار تو برافراشته باش شعر خونبار منی یاد رنگین رفیقانم را بر زبان داشته باش تو بخوان نغمه ناخوانده ی من ارغوان شاخه همخون جدا مانده من2017-10-2504 minyaghmayaghmaدشتستانی(Apard ,AmirMaleki Remix) به سر شوق، سر کوی تو دیرم به دل مهر مه روی تو دیرم بت م‍‍ن کعبه م‍‍ن قبله م‍‍ن توی‍‍ی هر سو نظ‍‍ر سوی تو دیرم کسی که ره به بیدادم بره ن‍‍ی خبر بر سرو خبر بر سرو آزادم بره ن‍‍ی تمام خوب‍‍رویان جمع گردند کسی که یادت از یادم بره نی بره نی2017-10-2403 minyaghmayaghmaبیات ترک(Farid Roozbeh, AmirMaleki's edit) @https://soundcloud.com/faridroozbeh https://soundcloud.com/faridroozbeh/khosravani2017-10-2404 minyaghmayaghma(Mooyeh) مویه‌ی زنان لُرمویه‌ی زنان لُر @mdastgheib II مویه مخصوص زنان است و با خصیصه ابراز احساسات گروهی همراه با فریاد و شیون و بعضا خراشیدن سر و صورت همراه است . مور ویژه مردان بوده و با خصلت لزوم خویشتن داری فردی و عدم بروز احساسات بسوی نجوی و نوای غم انگیز درونی سوق داده شده است.2017-10-2003 minyaghmayaghmaسحرگاهانShajarian,Smith Amir Mashup) سحرگاهان چو برق از جای می جست کمر چون نی به عزم ناله می بست نبودی گر دو چشم اشکبارش نبودی فرق با مشتی غبارش گوشه‌ی #دشتستانی# به‌شیوه‌ی مرحوم طاهرزاده2017-10-1901 minyaghmayaghmaملامتگوی عاشق(shajarian,Hanada Rework&Mashup) گروهی همنشین من خلاف عقل و دین من بگیرند آستین من که دست از دامنش بگسل ملامتگوی عاشق را چه گوید مردم دانا که حال غرقه در دریا نداند خفته بر ساحل ز عقل اندیشه‌ها زاید که مردم را بفرساید گرت آسودگی باید برو عاشق شو ای عاقل2017-10-1303 minyaghmayaghma! فراغت از تو میسر نمی‌شود ما را(Ghamarolmolook Vaziri,Olafur, Amir Mashup) اگر تو فارغی از حال دوستان یارا فراغت از تو میسر نمی‌شود ما را تو را در آینه دیدن جمال طلعت خویش بیان کند که چه بودست ناشکیبا را قمرالملوک وزیری‌زاده (۱۲۸۴ تاکستان یا کاشان- ۱۴ مرداد ۱۳۳۸ تهران) خواننده آوازهای سنتی ایرانی بود که در دورهٔ خود بسیار شهرت یافت. وی نخستین زن خواننده ایرانی بود که صدایش ضبط شد و نخستین زنی بود که در ایران بدون حجاب روی صحنه رفت. مهم‌ترین عامل موفقیت شتابنده او نیاز زمانه به نو شدن و دگرگونی بود. وی در نوع‌دوستی و بخشش زیاده روی داشت اگر تو فارغی از حال دوستان یارا فراغت از تو میسر نمی‌شود ما را تو را در آینه دیدن جمال طلعت خویش بیان کند که چه بودست ناشکیبا را2017-10-1001 minyaghmayaghmaروز و شب(Shajarian,Max,Amir Mash up)2017-10-0904 minyaghmayaghmaجان عاشق(Salaraghili, AmirMashup) گر جان عاشق دم زند، آتش در این عالم زند وین عالم بی‌اصل را چون ذره‌ها برهم زند عالم همه دریا شود، دریا ز هیبت لا شود آدم نماند و آدمی گر خویش با آدم زند دودی برآید از فلک، نی خلق ماند نی ملَک زان دود ناگه آتشی بر گنبد اعظم زند مولانا2017-10-0403 minyaghmayaghma!از هوش می‌(Barahani,Richtrer,Nikravesh,Amir Rework&Mashup) معشوقِ جان‌ به‌ بهار‌ آغشته‌ی منی که موهای خیس‌ات را خدایان بر سینه‌ام می‌ریزند وَ مرا خواب می‌کنند یک روزَمی که بوی شانه‌ی تو خواب می‌بَرَدَم معشوقِ جان‌به‌بهار‌آغشته‌ی منی تو شانه بزن! هنگامه‌ی منی من دست‌های تو را با بوسه‌هایم تُک می‌زدم من دست‌های تو را در چینه‌دان‌ام مخفی نگاه داشته‌ام تو در گلوی من مخفی شدی صبحانه‌ی پنهانی منی وقتی که نیستی من چشم‌های تو را هم در چینه‌دانم مخفی نگاه داشته‌ام نحرم کنند اگر همه می‌بینند که تو نگاهِ گلوگاهِ پنهانی ِ منی آواز من از سینه‌ام که برمی‌خیزد از چینه‌دان‌ام قوت می‌گیرد می‌خوانم می‌خوانم می‌خوانم تو خواندنِ منی باران که می‌وزد سوی چشمان‌ام باران که می‌وزد باران که می‌وزد، تو شانه بزن! باران که می… یک لحظه من خودم را گم می‌کنم نمی‌بینَمَم اگر تو مرا نبینی من کیستم که ببینم؟ من نیستم که ببینم‌، نمی بینَمَم معشوقِ جان‌به‌بهار‌آغشته‌ی منی اگر تو مرا نبینی من هم نمی بینَمَم آهو که عور روی سینه من می‌افتد آهو که عور آهو که عور آهو که او، او او که آ اواو تو شانه بزن! و بعد شیر آب را می افشاند بر ریش من و عور روی سینه‌ی من او او می‌افتد و شیر می‌خورَد می‌گوید تو شیر بیشه‌ی بارانی ِمنی منی وَ می‌افتد افتادن‌ای که مرا می‌افتد هنگامه‌ی منی! هنگامه‌ی منی -که مرا می‌افتد آغشته‌ی منی معشوقِ جان‌به‌بهار‌آغشته‌ی منی تو شانه بزن! اگر تو مرا نخوابانی من هم نمی‌خوابانَمَم می‌خوانم می‌خوانم می‌خوانم اگر تو مرا نخوابانی من هم نمی‌خوابانمم می‌خوانم خون‌ام را بلند می‌کنم به گلوگاه‌ام می‌خوانم خون‌ام را مثل آوازی می‌خوانم نحرم کنند اگر همه می‌بینند که تو نگاهِ گلوگاهِ پنهانی ِ منی اگر تو مرا نبینی اگر تو مرا نخوابانی، من هم نمی‌بینمم من هم نمی‌خوابانمم زانو بزن بر سینه‌ام! تو شانه بزن! پاهای تو چون فرق باز‌کرده از سر ِ زیبایی ِبه‌درون‌برگشته بر سینه‌ام تو شانه بزن زانو! من پشت پاشنه‌هایت را چون میوه‌ی دوقلو می‌بوسم می‌بوسم هر پای‌ات را در رختخواب عشق جداگانه می‌خوابانم بیدار می‌شوی می‌خوابانم ببین! آری ببین تو مرا تا ته ببین! زیرا اگر تو مرا نبینی من هم نمی‌بینَمَم با وسعتِ نگاهِ بر‌گشته‌ی به درون، به‌درون‌برگشته، تا ته ببین! تو شانه بزن! اگر تو مرا نخوابانی من هم نمی‌خوابانمم نمی‌بینمم اگر تو مرا حالا بیا تو شانه بزن زانو! من هیچگاه نمی‌خوابم از هوش می‌روم دیروز رفته بودم امروز هم از هوش می‌روم افتادن‌ای که مرا می‌افتد هنگامه‌ی منی که می‌افتد معشوقِ جان‌به‌بهار‌آغشته‌ی منی، منی، منی که مرا می‌افتد و می‌روم از هوش می منی اگر تو مرا تو شانه بزن زانو! منی از هوش می و رضا براهنی2017-10-0405 minyaghmayaghmaچه مبارک است این غم که تو در دلم نهادی(Ebtehaj,Huward,Amir collage) رو به سفرم، چمدان می‌بستم و ترک لیست تو را گوش میدادم، رسیدم به این فایل قدیمی‌ شعرخوانی سایه " هوشنگ ابتهاج" ، قرار شد خاطره بازی نکنیم، این را فقط بخاطر امروز گذاشتم "من پس از این همه سال چشم دارم بر راه ، که بیایند عزیزانم آه‌" چه مبارک است این غم که تو در دلم نهادی به غمت که هرگز این غم ندهم به هیچ شادی ز تو دارم این غمِ خوش به جهان ازا ین چه خوشتر تو چه دادیَم که گویم که از آن به‌اَم ندادی چه خیال می‌توان بست و کدام خواب نوشین به از این درِ تماشا که به روی من گشادی تویی آن که خیزد از وی همه خرمی و سبزی نظرِ کدام سروی؟ نفسِ کدام بادی؟ همه بوی آرزویی مگر از گل بهشتی همه رنگی و نگاری مگر از بهار زادی ز کدام ره رسیدی ز کدام در گذشتی که ندیده دیده رویت به درونِ دل فتادی به سرِ بلندت ای سرو که در شبِ زمین‌کن نفسِ سپیده داند که چه راست ایستادی به کرانه‌های معنی نرسد سخن چه گویم که نهفته با دل سایه چه در میان نهادی2017-10-0203 minyaghmayaghmaماجرا کم کن و بازآ!(Shajarian,Mans Amir Mashup) ینه از آتشِ دل در غمِ جانانه بسوخت آتشی بود در این خانه که کاشانه بسوخت تنم از واسطه‌ی دوریِ دلبر بگداخت جانم از آتشِ مِهرِ رُخِ جانانه بسوخت سوزِ‌دل بین که ز بس آتش اشکم، دل شمع دوش بر من، ز سر مهر، چو پروانه بسوخت خرقه‌ی زُهد مرا آب خرابات ببرد خانه‌ی عقل مرا آتش میخانه بسوخت ماجرا کم کن و بازآ! که مرا مَردُمِ چشم خرقه از سر به درآورد و به شکرانه بسوخت2017-09-2903 minyaghmayaghma!خواهم که بر رویت هر دم زنم بوسه‌(Shajarian, Gibbs, Amir theatrophonic rework) یک شب بیا منزل ما حل کن تو اون مشکل ما ای دلبر خوشگل ما2017-09-2802 minyaghmayaghmaRequiem for Grandma -مرثیه برای مامانی...2017-09-2601 minyaghmayaghma!به میخانه امامی مست خفته است(Shajarian,Paterlini Amir Mashup) ره میخانه و مسجد کدام است که هر دو بر من مسکین حرام است نه در مسجد گذارندم که رند است نه در میخانه کین خمار خام است میان مسجد و میخانه راهی است بجوئید ای عزیزان کین کدام است به میخانه امامی مست خفته است نمی‌دانم که آن بت را چه نام است مرا کعبه خرابات است امروز حریفم قاضی و ساقی امام است برو عطار کو خود می‌شناسد که سرور کیست سرگردان کدام است عطار2017-09-2602 minyaghmayaghmaزبانِ شکوه ندارد(Shajarian,Julien Marchal Amir Mashup) بخون نشسته ام از جان ستانی دل خویش درون سینه بود قاتلی که من دارم رهی چو شمع فروزان گرم بسوزانند زبان شکوه ندارد دلی که من دارم رهی معیری2017-09-2402 minyaghmayaghmaتا دل به تو پیوستم(Shajarian,David AmirMashup) بی بخت چه فن سازم تا برخورم از وصلت بی‌مایه زبون باشد هر چند که بستیزد تا دل به تو پیوستم راه همه دربستم جایی که تو بنشینی بس فتنه که برخیزد فضل است اگرم خوانی عدل است اگرم رانی قدر تو نداند آن کز زجر تو بگریزد سعدی نظر از رویت کوته نکند هرگز ور روی بگردانی در دامنت آویزد2017-09-1603 minyaghmayaghma!نگارینا(Shajarian,Carlsen Mash up) نگارینا دل و جانم ته دیری همه پیدا و پنهانم ته دیری نمیدانم که این درد از که دیرم همیدانم که درمانم ته دیری باباطاهر2017-09-1602 minyaghmayaghma!مرا به منظر خوبان(Shajarian,Malony,Alizadeh,) کجا روم که دلم پای بند مهر کسیست سفر کنید رفیقان که من گرفتارم مرا به منظر خوبان اگر نباشد میل درست شد به حقیقت که نقش دیوارم کجا توانمت انکار دوستی کردن که آب دیده گواهی دهد به اقرارم2017-09-1504 minyaghmayaghmaبرای پنجشنبه تو در تهرانصورت من کو ؟برای پنجشنبه تو در تهران (Ahmadreza Ahmadi,Jacob ,Amir Collage) صورت من كو؟ احمدرضا احمدی‌ اتاق فرسوده است آینده کدر شد صورت من کو ؟ من با این صورت عاشق شدم امتحان دادم قبول شدم ساز شنیدم دشنام دادم دشنام شنیدم گرسنه شدم باران خوردم سیر شدم رنگ شناختم رنگ باختم سفید شدم خوابیدم بیدارشدم مادرم را صدا کردم تو را صدا کردم جواب دادم خواب رفتم عینک زدم سفر رفتم غم داشتم ماندم آمدم در اینه نگاه کردم سفر رفتم گلدان را آب دادم ماهی را نان دادم می دانستم صورت من صورت توست سه دقیقه مانده به ساعت چهار آینه کدر شد هراس ندارم آهسته در باز شد زنی در آستانه ی در نشست آینه کدورت داشت به صورتم نگاه کرد می خواست خودش را در آینه ببیند مرا باور کرد مرا صدا کرد می خواستم از دور کسی مرا ببیند تا برای دیگران بگوید تا کدر شدن آینه من لبخند داشتم زن ساکت زن صبور با سکوت ابریشمی از طلوع صبح از فنجان قهوه برمیخاست آماده بودم در صبح برای ریختن باران در لیوان گریه کنم از شما هراس ندارم که به من تو بگویید فقط صورتم را به دیگران بگویید که لبخند داشت لبم سفیدی بود باغ ندارم خانه ندارم رویا ندارم خواب دارم عشق دارم نان دارم اطلسی دارم حافظه دارم خستگی دارم سردی دارم گرمی دارم مادر دارم قلب دارم دوست دارم2017-09-1403 minyaghmayaghmaبت م‍‍ن کعبه م‍‍ن قبله م‍‍نآواز دشتستانی، شعر از باباطاهر Shajarian,Kalhor,Alizadeh,Otto a Totland ,AmirMashup&Rework) به سر شوق، به سر شوق سر کوی تو دیرم به سر شوق سر کوی تو دیرم به دل مهر مه روی تو دیرم بت م‍‍ن کعبه م‍‍ن قبله م‍‍ن توی‍‍ی هر سو نظ‍‍ر سوی تو دیرم تویی هر سو نظر سوی تو دیرم سوی تو دیرم2017-09-1101 minyaghmayaghmaچو دست بر سر زلفش(ُShajarian,Meshkatian,Spurv Rework &Mash Up) چو دست بر سر زلفش زنم به تاب رود ور آشتی طلبم با سر عتاب رود چو ماه نو ره نظارگان بیچاره زند به گوشه ابرو و در نقاب رود شب شراب خرابم کند به بیداری وگر به رود(ز) حکایت کنم به خواب رود طریق عشق پرآشوب و فتنه است ای دل بیفتد آن که در این راه با شتاب رود2017-08-3003 minyaghmayaghma[MasoodBakhtiari سی توMy rework& mash up 17th Aug 2017 [MasoodBakhtiari(BahmanAlaedin) Sakevych] Amir Rework&Mash up مسعودبختياری بهمن علاءالدين دلم دی طاقت نداره دیه وابام ساز نیاره دی تش نها به جونم مو سی تو چینو ایسوسم که ز مردم ایگروسم سی تو چینون ایخونم تو خه نونی های های شوق دیدارت صو و تا پسین شو تا دم صو چندی خین کرده به دل مو بسه دیه های های چندی تهنا بویم خوت وری بیو دی آخه تا کی چی مه و افتو دیر ز یک و دو سحرناز دلم دیگه طاقت نداره دیگه باهام سازش نمی‌کنه دیگه آتیش گذاشت به جونم من برا تو اینطور می‌سوزم که از مردم قایم میشم برا تو اینطور می‌خونم تو که نمی‌دونی شوق دیدارت صبح و تا عصر شب تا دم صبح، چقدر خون کرده به دل من بس است دیگه چقدر تنها باشیم خودت پاشو بیا دیگه آخه تا کی مثل ماه خورشید دور از همدیگه با تشکر از مرتضی‌ بهمنی عزیز https://soundcloud.com/bahmani2017-08-1704 minyaghmayaghmaبوين حالا15th Aug 2017 (Masoud Bakhtiari,Sakevych) MashUP MasoodBakhtiari, BahmanAlaedin,Olek Sakevych AmirMash up "چي چشمه از مسعودبختياری"زنده ياد بهمن علاءالدين بوين حالا دس به يك دادن جون سي يك دادن چندي آسونه بوين حالا وقتي وا يك بويم روندن دشمن چندي آسونه ديه شو تاريك سي ديدن صو تي به ره منشين اي برت خو حالا اي تري دي نگو نترم خوت وري بدرو بيو چي افتو ببين حالا دست به هم دادن جون براي هم دادن چقدر آسونه ببين حالا وقتي با هم باشيم روندن دشمن چقد آسونه ديگه شب تاريك براي ديدن صبح چشم به راه نشين خوابت مي‌بره حالا مي‌توني ديگه نگو نمي‌تونم خودت پاشو در بيا مثل آفتاب2017-08-1501 minyaghmayaghmaبرسان باده(Marchal,Shajarian Mash up) برسان باده که غم روی نمود ای ساقی این شبیخون بلا باز چه بود ای ساقی حالیا نقش دل ماست در ایینه ی جام تا چه رنگ آورد این چرخ کبود ای ساقی2017-08-0701 minyaghmayaghmaنرگس جادوMy Mash Up July 31st Olafur,Shajarian,Meshkatian Mashup) دیدی ای دل که غم عشق دگربار چه کرد چون بشد دلبر و با یار وفادار چه کرد آه از آن نرگس جادو که چه بازی انگیخت آه از آن مست که با مردم هشیار چه کرد اشک من رنگ شفق یافت ز بی‌مهری یار طالع بی‌شفقت بین که در این کار چه کرد2017-07-3003 minyaghmayaghmaدیالوگ‌های بی‌ تو(dialogos sin ti)موسیقی را دستکاری کردم قرار بود خودش کافی باشد دیالوگها بی تو باهم بر سرم میریزند و من به تنهایی به ارکسترشان گوش میکنم، (Nilsfrahm Olafur Rework Amir) هامون ، گلچهره ، چیزهایی هست که نمیدانی،شبهای روشن2017-07-2611 minyaghmayaghmaماهُ دادن به شبهای تار(Mash up Shajarian, Johannsson)2017-07-2502 minyaghmayaghmaکلید گنج مقصود(Olafur,Shajarian)Mash up سحر با باد می‌گفتم حدیث آرزومندی خطاب آمد که واثق شو به الطاف خداوندی قلم را آن زبان نبود که سر عشق گوید باز ورای حد تقریر است شرح آرزومندی دعای صبح و آه شب کلید گنج مقصود است بدین راه و روش می‌رو که با دلدار پیوندی2017-07-1702 minyaghmayaghmaریاضت کشMy Mash upJuly 17th "farewell, Soundcloud !" (Shajarian,Olafur) MashUp دل عاشق به پیغامی بسازد خمار آلوده با جامی بسازد مرا کیفیت چشم تو کافیست ریاضت کش به بادامی بسازد2017-07-1601 minyaghmayaghma(DarAstaneh)تنها تو آنجا موجوديت ِ مطلقيدرآستانه- احمدشاملو Mash Up and rework 4th of July بايد استاد و فرود آمد بر آستان ِ دري كه كوبه ندارد ، چرا كه اگر به گاه آمده باشي دربان به انتظار توست و اگر بي گاه به در كوفتن ات پاسخي نمي آيد . كوتاه است در ، پس آن به كه فروتن باشي . آئينه اي نيك پرداخته تواني بود آنجا تا آراستگي را پيش از در آمدن در خود نظري كني هر چند كه غلغله ي ِ آن سوي ِ در زاده ي ِ توهم ِ توست نه انبوهي ِ مهمانان كه آنجا تو را كسي انتظاري نيست. كه آن جا جنبش شايد اما جنبنده اي در كار نيست نه ارواح و نه اشباح و نه قديسان ِ كافورينه به كف نه عفريتان ِ آتشين گاو سر به مشت نه شيطان ِ بهتان خورده ي با كلاه ِ بوقي ِ منگوله دارش نه ملغمه يِ بي قانون ِ مطلق هاي ِ متنافي . تنها تو آنجا موجوديت ِ مطلقي ، موجوديت ِ محض چرا كه در غياب ِ خود ادامه مي يابي و غياب ات حضور قاطع اعجاز است گذارت از آستانه ي ِ ناگزير فروچكيدن ِ قطره يِ قطراني ست در نامتناهي يِ ظلمات ‹ دريغا اي كاش اي كاش قضاوتي قضاوتي قضاوتي در كار در كار در كار مي بود ! › شايد اگرت توان ِ شنفتن بود پژواك ِ آواز ِ فروچكيدن ِ خود را در تالار ِ خاموش ِ كهكشان هاي ِ بي خورشيد چون هرَّست ِ آواز ِ دريغ مي شنيدي: ‹ كاش كي كاش كي داوري داوري داوري در كار در كار در كار دركار ... › اما داوري آن سوي ِ در نشسته است ، بي رداي ِ شوم ِ قاضيان. ذات اش درايت و انصاف هيات اش زمان. و خاطره ات تا جاودان ِ جاويدان در گذرگاه ِ ادوار داوري خواهد شد. بدرود ! بدرود ! ( چنين گويد بامداد شاعر ) رقصان مي گذرم از آستانه ي ِ اجبار شادمانه و شاكر از بيرون به در آمدم از منظر به نظّاره به ناظر نه به هيات ِ گياهي نه به هيات ِ سنگي نه به هيات ِ بركه ئي من به هيات ِ ‹ما› زاده شدم به هيات ِ پر شكوه انسان تا دربهار ِ گياه به تماشاي ِ رنگين كمان ِ پروانه بنشينم غرور ِ كوه را دريابم و هيبت ِ دريا را بشنوم تا شريطه ي ِ خود را باز بشناسم و جهان را به قدر ِ همت و فرصت ِ خويش معنا دهم كه كارستاني از اين دست از توان ِ درخت و پرنده و صخره و آبشار بيرون است انسان زاده شدن تجسد ِ وظيفه بود توان ِ دوست داشتن و دوست داشته شدن توان ِ شنفتن توان ِ ديدن و گفتن توان ِ انده گين و شادمان شدن توان ِ خنديدن به وسعت ِ دل ، توان ِ گريستن از سويداي ِ جان توان ِ گردن به غرور برافراشتن در ارتفاع ِ شكوه ناك ِ فروتني توان ِ جليل ِ به دوش بردن ِ بار ِ امانت و توان ِ غم ناك ِ تحمل ِ تنهايي تنهايي تنهايي تنهايي عريان انسان دشواري ِ وظيفه است دستان ِ بسته ام آزاد نبود تا هر چشم انداز را به جان در بر كشم هر نغمه و هر چشمه و هر پرنده هر بدر ِ كامل و هر پگاه ِ ديگر هر قله و هر درخت و هر انسان ِ ديگر را رخصت ِ زيستن را دست بسته و دهان بسته گذشتم دست و دهان بسته گذشتيم و منظر ِ جهان را تنها از رخنه يِ تنگ چشمي ِ حصار ِ شرارت ديديم و اكنون آنك ِ در ِ كوتاه ِ بي كوبه در برابر و آنك اشارت ِ دربان ِ منتظر دالان ِ تنگي را كه در نوشته ام به وداع فرا پشت مي نگرم فرصت كوتاه بود و سفر جان كاه بود اما يگانه بود و هيچ كم نداشت به جان منت پذيرم و حق گزارم ! چنين گفت بامداد ِ خسته2017-07-0307 minyaghmayaghmaلما بدى يتثنىشجریان غاليةبنعلي ليناشماميان (Shajarian,LenaChamamyan,GhaliaBenali) لمابدى يتثنى آمان آمان آمان آمان حبى جماله فتنا آمان آمان آمان آمان أو ما بلحضة اثرنا آمان آمان آمان آمان غصن انثنى حين مال آمان آمان آمان آمان لما بدى يتثنى لما بدى يتثنى آمان آمان آمان آمان حبى جماله فتنا آمان آمان آمان آمان2017-06-3007 minyaghmayaghmaبی‌ نجوای انگشتانت فقطMy collage 28th of June (Olafur, Shamlou,Chamamyan collage) چه بی تابانه می خواهمت ای دوریت آزمون تلخ زنده بگوری چه بی تابانه تو را طلب می کنم بر پشت سمندی گویی نوزین که قرارش نیست. و فاصله تجربه یی بیهوده است بوی پیرهنت این جا و اکنون کوه ها در فاصله سردند دست در کوچه و بستر حضور مأنوس دست تو را می جوید و به راه اندیشیدن یأس را رج می زند بی نجوای انگشتانت فقط. و جهان از هر سلامی خالی است2017-06-2804 minyaghmayaghmaشُرّاشُرّا collage (Carlsen,Barahani) my collage June 24th دیروز من چقدر عاشق بودم فرزند چشمهایم شاد تو بودم وقتی که تو قد راست کرده بودی و یکبند فریاد میزدی من دوست دارم من دوست دارم من دوست دارم بعدش نشسته بودی و حرفی نمی‌زدی تنها از حواشی شاد نگاه بادامت خورشيد می‌دميد يک جفت چشم گوشتی از زير شانه‌هايت عريان نگاهم می‌کردند و چشم‌هايم را می‌بستند تا لذتم مرا ببرد سوی بازوی کوچه‌هايت بوی اقاقيا و لمسِ خزه در عمق آب‌های جنون‌آميز وَ بالا کشيده شدن چون موج در شب مهتابی و بازگشت و، مهره‌ی ماهی مانند و عطر شور تراشيده شدن از تو، وقتی که اختلال داغی از حد فاصل زانوها و قلبم زبانه کشيد اسبی شبيه سبز که از يک ستاره به آن سرسرا سکوت سرازير ساز و من، خدا خدا که دنيا پايان نيابد و چرخش زمان و زمين جاودانه باز بماند مثل همين تو که در يک همان متبلور می‌شد ديروز من چه‌قدر عاشق بودم عاشق‌تر از هميشه و امروز2017-06-2402 minyaghmayaghmaنظری برای خدا کنیOlafur Arnalds ,Shajarian,Hatef Esfahani چه شود به چهرهٔ زرد من نظری برای خدا کنی که اگر کنی همه درد من به یکی نظاره دوا کنی تو شهی و کشور جان تو را تو مهی و جان جهان تو را ز ره کرم چه زیان تو را که نظر به حال گدا کنی تو کمان کشیده و در کمین، که زنی به تیرم و من غمین همهٔ غمم بود از همین، که خدا نکرده خطا کنی هاتف اصفهانی2017-06-2303 minyaghmayaghmaچقدر و چند ازین پرنده‌ها بغلت داریMash up for Sahar June 20th (Barahani,Howard) collage تمرکز نشئه | لوک هوارد ,رضا براهنی چقدر و چند ازين پرنده ها بغلت داري بپروازان همه را من آمده ام آماده ام از آسمان کاغذ خالي ميبارد آغشته کردي آغشته مرا به خون خود بپروازان حالا کاشکاش آمد کلاغ هاي جهان نيستند و آسمان ميباراند روح تو را بر روي من چقدر و چند ببينم و هيچ گاه سير نشوم مي آمده اي انگار با غنچه ها از گوش هايت هر چه با چشم هايم تو را بخورم سير نميشوم بسيرانم بگو بپرانُنُدم و دور تو چرخانُنُدم و دامن هايت را به تکان بريزانم من ـ ميوه هايم را که پيش مرگ تو باشم که بوي گردن آهو را بپيچانم به جانم که پيشِ پيش مرگ تو باشم ب ي شکسته با الفِ قد تو ميرقصد حالا همه کلمه آن تو ميان من بالاي ما چقدر و چند ازين چيزها بغلت داري چقدر و چند به خودت او گفتي مرا به او در خيالش بغلتان که خوابش با خوابم آيد حراميان رؤياهايم را بيدار کن که دروازه هاي زمان باز شده زن و زمان و زبان همسفر و شهر را خبر نکن که جنونش بر سطح رنگ ميسايد جنون من نگراني است مرا به روي انگشتت بچرخان بچرخانم بچرخانممان که هر دو بيماريم به کجا که برگردي کجا آن کجاست کجاهم نيست در نهاد زن و شاديِ او اوييدن به گردن خود ببوسانم از کجاهايم به ساحل آمده ام حتي هنوز هم غرق طراوت نامت يارم نباش، خودت باشم خودم باش خود پيش مرگ تو بودن خبر کن موسيقي را که گرههاي انگشتانت به ماه گره خورده اند که ناخنت هلال ماه شده چيزي نيست هلال و ماه در شب واحد بودي چيزي نيست مرا به سود خود بتابان بچين، رسيده و نرسيده بچين و پنجره را باز کن جهان به سود جهان است ببيندت حالا بچينم برو به هوا، به هواي اين که من از پشت پا نگرانت شوم و آمدي که بيايي بيا و چنگ وار منحني ام را بگير و باز بغل کن بزن که بخواند بِدُم به من بِدُم پهلوهايت را و شانه هايت را بِوُزانم بتوفانم و برنگردانم و هيچم کن که هيچ نداندمان و شهر را خبر نکن که اين که من گويم جنون نداند و يادگارم کن به ديوارهاي هيچ و بنويسانم و بگو ديوارها را به زير پاهايت دراز کنند خود را به سوي آسمان مثل هميشه ها بدرازان کسي نداندمان, من آماده ام.2017-06-2004 minyaghmayaghmaای دل به کوی عشق(Mash up Nazeri,Drapkin)Hang drumed Prayer ای دل به کوی عشق گذاری نمی‌کنی اسباب جمع داری و کاری نمی‌کنی مشکین از آن نشد دم خلقت که چون صبا بر خاک کوی دوست گذاری نمی‌کنی ترسم کز این چمن نبری آستین گل کز گلشنش تحمل خاری نمی‌کنی2017-06-1403 minyaghmayaghmaبه رفتنت که فکر می‌کنمMy Cacaphony june 12th (Olafur,Zabihi,Karami,Motamedi,) به رفتنت که فکر می‌کنم همه چیز در سرم می‌پیچد به رفتنت که فکر می‌کنم، و همیشه جای همه چیز اشتباه است پست موقت است و برداشته میشود2017-06-1103 minyaghmayaghmaغلام چشم(Mash Up Olafur Arnalds,Shajarian)- غلام چشم آن ترکم که در خواب خوش مستی نگارین گلشنش روی است و مشکین سایبان ابرو تو کافردل نمی‌بندی نقاب زلف و می‌ترسم که محرابم بگرداند خم آن دلستان ابرو اگر چه مرغ زیرک بود حافظ در هواداری به تیر غمزه صیدش کرد چشم آن کمان ابرو2017-05-1804 minyaghmayaghmaFleeting MemoriesA get-together on Monday,and you are not here anymore!2017-05-0802 minyaghmayaghmaMinimal Sharveh- شروه خوانیMy Mash Up in May 7th (Mash up Olafur Arnalds, Abdolrahim Karami) بکُش با تیر مژگون خار و زارم بکَش نقش ِکمان اندر مزارم که تا هر مسلمی داند که من هم شهیدِ شیوه‌یِ ابروی یارم مرا زاریِ دل بی‌سبب نیست مرا آسودگی در روز و شب نیست2017-05-0802 minyaghmayaghmaنیامد(Collage Huward,Barahani, Amir rework and collage) "بخاطر تو که براهنی را دوست داری" نیامد شتاب کردم که آفتاب بیاید نیامد دویدم از پی دیوانه ای که گیسوان بلوطش را به سحرگرم مرمر لمبرهایش می ریخت که آفتاب بیاید نیامد به روی کاغذ و دیوار و سنگ نوشتم که تا نوشته بخوانند که آفتاب بیاید نیامد چو گرگ زوزه کشیدم چو پوزه در شکم روزگار خویش دویدم دریدم که آفتاب بیاید نیامد چه عهد شوم غریبی! زمانه صاحب سگ؛ من سگش چو راندم از در خانه ز پشت بام وفاداری درون خانه پریدم که آفتاب بیاید نیامد کشیده ها به رخانم زدم به خلوت پستو چو آمدم به خیابان دو گونه را چنان گدازه پولاد سوی خلق گرفتم که آفتاب بیاید نیامد اگرچه هق هقم از خواب، خواب تلخ بر آشفت خواب خسته و شیرین بچه های جهان را ولی گریستن نتوانستم نه پیش دوست نه در حضور غریبه نه کنج خلوت خود گریستن نتوانستم که آفتاب بیاید نیامد. لوک هوارد رضا_براهنی گوش میدادم هر ۲ راجدا جدا ,که به هم چسبیدند ، شما هم گوش بدید2017-04-0903 minyaghmayaghmaدلبر برفت(Mash UP Shajarian, Ólafur Arnalds, AmirMaleki Mashup ) دلبر برفت و دلشدگان را خبر نکرد یاد حریف شهر و رفیق سفر نکرد گفتم مگر به گریه دلش مهربان کنم چون سخت بود در دل سنگش اثر نکرد حافظ2017-03-1003 minyaghmayaghmaهوشیار کسی باید(sane is the one who)My 3rd Mash up in Feb Persian Olafur! For the love of "Study for Player Piano (i)" and the serenity of music which Olafur has brought to my life. and Shajarian the voice for years. هشیار کسی باید کز عشق بپرهیزد وین طبع که من دارم با عقل نیامیزد گر سیل عقاب آید شوریده نیندیشد ور تیر بلا بارد دیوانه نپرهیزد آخر نه منم تنها در بادیه سودا عشق لب شیرینت بس شور برانگیزد https://twitter.com/OlafurArnalds/status/864213241421070341 , خود الافر این مش اپ رو نوشته که دوست داره*2017-02-2402 minyaghmayaghmaاز دل گره ایMy 1st Mash up in Feb (MashUp Ayda Shahghasemi &Irbahim Maloof& François Delporte)-Maloofish Ayda Artists in the mash up آیدا شاه قاسمی همه چیز تقصیر باد است François Delporte ابراهیم مألوف surprise2017-02-1102 minyaghmayaghmaAutumn Is Leaving Here - پاییز از اینجا می‌گذردقرار بود پاییز باشد ، تو باشی و اینجا زیباتر از همیشه . قرار بود همه چیز باشد ، که برقرار باشد . اینجا هنوز زیباست ، برگها قرمز شده اند ، کوچه کوچه، برگها باهم صدا میکند ، تو اما نیستی ، ."پاییز دارد از اینجا می‌گذرد" این تجربه با پیانوی اونا کردا ست. بخاطر پاییز بوستون که پاییزی به دنیا زیباتر از این نیست passing autumn in Boston is concurrent with your leave,and your hair,ah your hair in the wind, as a foliage per se!2016-10-2602 minyaghmayaghmaOde to handcuffed Martyers.mp3/سرود دست هاى بستهسرود دست هاى بسته به صدو هفتاد و پنج نفر2015-07-2703 minyaghmayaghmaوالس برای سارا une valse pour Sarahبرای‌‌ سارا به مهربانیها به بودن‌ها به وقت نبودنها به آرامش به راستگوییها به راستگوییها به راستگوییها به راستگوییها2015-07-0302 minShahinNajafiShahinNajafiShahin Najafi - Alice (Album Sade)Music: Shahin Najafi Arrangement: Majid Kazemi Lyrics: Yaghma Golrouee Cover: Ali Baghban آلیس - آلبوم ص شاهین نجفی سرزمینِ عجایبه این‌جا، دست‌هامو بگیر! «آلیسم»! خونِ رگ‌هامو وام می‌گیرم تا همه ماجرا رو بنویسم... سرزمینِ عجایبه این‌جا، باغیه از گلای آدم‌خوار مردمش تخمه می‌شکنن وقتِ رقصِ محکوم روی چوبه‌ی دار سگا رو به گلوله می‌بندن، گرگایی که نشسته می‌شاشن مَردهاش مثلِ کوه ایستادن، روی زن‌ها اسید می‌پاشن! مردمی که با آرزوهاشون غرق می‌شن تو قیمه‌ی نذری مثل یه مزرعه که گندم رو خواب می‌بینه توی بی‌بذری دیگه فرقی نداره واسه‌ی کسی، مزه‌ی قرصِ نون، با قرصِ برنج هنوزم می‌شه خوابِ راحت داشت توی عمقِ یه گورِ راحت و دنج زندگی این‌جا سخته! «آلیسم»! تو صفِ خودفروش‌ها بودن بینِ حلقه‌به‌گوش‌ها بودن، گربه تو شهرِ موش‌ها بودن من هنوزم رو زخم‌هام هستم، می‌گم از دخترای زنده به گور رو این پرچمِ موافقِ باد، می‌مونم مثلِ وصله‌ا‌ی ناجور تا همیشه بُزِ گَرِ گله‌م، تا ابد یه جذامی‌ام این‌جا شیشه‌ی شعرو برق می‌ندازم، با غمِ تو نیازمندی‌ها روی دیوارهای فیس‌بوکِم، چوب‌خط می‌کشه یه زندانی می‌نویسم ولی - به قول فروغ – با همین دست‌های سیمانی همه‌ی بغض‌های ناگفته‌م، اشک می‌شن تو چشمای خیسم، سرزمینِ عجایبه این‌جا، دست‌هامو بگیر «آلیسم»... // یغما گلرویی ---2015-03-2804 minShahinNajafiShahinNajafiShahin Najafi - Istadeh MordanIstadeh Mordan (Dying Standing Up) Shahin Najafi - Single 2012 Music & Lyrics: Shahin Najafi Guitar & Record: Maid Kazemi ایستاده مردن سری میان دست تو بریده نگاه من به ساعت پوکیده و شعرهای غمگین و عاصی و گرگ خسته کز تفنگ نترسیده به شبهه های من به اصل هستی به بغض بی کسیت وقت مستی وحسرت تو را و بو کشیدن و عمق فاجعه: تو را ندیدن رگی که سرنوشتش انسداد است و جرم تو که داد پیش باد است همیشه انتهای قصه تلخ است و شاعری که حکم اش ارتداد است خدای خوب و خوابِ تو کتابم " منی " خشک روی تخت خوابم خدای خوبِ خشم و قتل و فتوا و گریه های من به شعر یغما مرا بخوان به کاکتوس ماندن بمان کنار من که شعر خواندن کنار تو به عهد با کویری که رمز ماست ایستاده مردن بگو حدیث ما حدیث خون بود شرارتی که ناشی از جنون بود بگو چگونه ما واندادیم بگو که مردیم و ایستادیم خدای خوابِ و خوب تو کتابم منی خشک روی تخت خوابم خدای خوبِ خشم و قتل و فتوا و گریه های من به شعر یغما مرا بخوان به کاکتوس ماندن بمان کنار من که شعر خواندن کنار تو به عهد با کویری که رمز ماست ایستاده مردن Lyrics: A severed head in between your hands my gaze on the burst clock And sad and rebellious poems and the tired wolf unafraid of the gun On my doubts of the origin of existence on choking loneliness when drunk And yearning for you and inhaling and the depth of the tragedy, not seeing you The artery which its fate is obstruction and your crime an outcry against the wind The end of the story is always a bitter one and the poet whose conviction is apostasy The good God sleeping in my book the dried semen on my bed The good God of wrath, death, and Fatwa* and my cries over Yaghma's poem** Call me to remain being cactus stay by my side and reading poetry By your side to covenant with the desert that our secret code is to die standing up Say my story was a tale of blood wickedness that was arising from insanity Say how we did not give in Say that we died and we stood up *Fatwa: Religious Edict **Yaghma: Yaghma Golrouee2015-03-0402 minyaghmayaghmaكلافه هامونولوگ تئاتر کلافه ها [سرما خورده بودم فقط سرما:)) آخرش انقدر بغضم گرفت که نمیتونستم بقیش رو بخونم] ادمهاى قصه من كلافه ان خودشون رو تو لباسا شون قايم ميكنن اوركوتهاى بلند ميبوشن سر هاشون رو تو كلاه هاشون قايم كردن دست هاشون رو توجيباشون قايم ميكنن گوش هاشون رو با هدفون پر ميكنن تا صداى بيرون نياد هزار تا جوراب بپوشن ،هميشه نك انگشتهاى پاهاشون يخ ميكنه سر راهت كه بيان مكث ميكنن تو چشمهات نگاه ميكنن ، ازت رد ميشن ، ميرن و ميرن تا ميشن يه نقطه تو ابرها ادمهاى قصه من خيلى كلافن غصه هاشون رو تو دلشون قايم ميكن خيره ميشن به دور دورا خيره ميشن شبها كه آرومترن ،وقتى از زمين كندن ،به اسمون نگاه ميكنن دنبال يه جاى خالى بين ستاره هان ، تا غم هاشون رو به سقف آسمون بچسبونن اينهمه ستاره تو اسمون كار كلافه ها ى تو قصه منه نميخوان غصه هاشون روبشمرن كه كابوس ببينن داستاناشون نميخوان رنگى باشه يه صبح كه بيدار ميشن خودشون رو قايم ميكنن ديگه به هيچ چيز فكر نميكنن فقط بايد حركت كنن بايد را برن بايد خودشون رو با خودشون راه ببرن يه روزى هم از خواب بلند شدن و چمدونها رو بستن و رفتن اين شد كه اسمون قصه من ستاره كم اورده كلافه ها همه دارن از اينجا ميرن يه جاى ديگه كه پاهاشون يخ نزنه كه دست هاشون رو از جيباشون در بيارن2014-11-0403 minyaghmayaghmaحضورخودتم ميدونى كه حضورت محترمه بودنت حتی دور، حتی كم اما گرمی صدات، دنيا دنيا سرما رو تو دلم آب ميكنه. حرف كه ميزنى، كلمه به كلمه، جمله به جمله، آرزوهام بزرگ ميشه. ميگن ادمها رانميشه به زور حاضر كرد! نه! حضور ارادت می‌خواهد... ايمان می خواهد صبر می‌‌خواهد صابر می‌‌خواهد عزيز دلم ، بدون يكى هست مؤمن، مومن به سكوتهای چند‌ثانيه‌ی بين حرفهات مومن به نفس كشيدنهاى بين خنده‌هات! مؤمن به رنگ چشمهات! صابر به نبودنات! خودتم خوب ميدونى كه حضورت محترمه. حضورت شايد دنباله يه فاصله است. فاصله به اندازه دستهاى من تا پيشونى تو! فاصله اى كه كه هى قد ميكشه حالا كه نيستی ميدونم ديدنت سعادت مي خواهد سعادت تماس دستهای‌ تو و بعد ريختن دل من ميگن "آدمها را به زور نميشه عاشق كرد"، نه عاشقى ظرفيت ميخواهد ظرف می خواهد پس من چه كنم ؟ وقتی بوی تو نمیاد بايد فقط اميد داشت به برگشتنت بايد يه طرفه عاشق بود... فداى چشات شم گفتى" راهى باش" پس بدون يكى هميشه بود و هست يكى هميشه بود و هست يكى كه طارق بود... __________________________________2014-05-0902 minShahinNajafiShahinNajafiShahin Najafi - Amoo NoroozAmoo Norooz Shahin Najafi - Single 2014 Music & Vocal: Shahin Najafi Arrangement: Majid Kazemi Cover: Ali Baghban Lyrics: Yaghma Golrouee   Amoo Norooz! Don’t come here … this house is in mourning! Father is still in debt for last year’s New Year’s Eve Mother’s eyes are as red as Haft-Seen’s goldfish, They got wet so much, they’re losing sight bit by bit Brother is lost behind oblivion syringes Sister’s body is torn apart like petals in embrace bazar…   In this dark house no one is waiting for you, As long as bread and happiness is not amongst your backpac...2014-03-1905 minShahinNajafiShahinNajafiShahin Najafi - Punez(Album Tramadol)Music : Shahin Najafi Lyric : Yaghma Golrouee Arrangement : Majid Kazemi Artwork design : Ali Baghban -------------------------------------------- حالم این روزا حالِ خوبی نیست، مثل حالِ عقاب، بیپرواز شکلِ حالِ «ژوکوند» بیلبخند، مثل احوالِ تار بی«شهناز» دود میشه کلمبیا هر روز، بینِ نخهای پاکتِ کِنتم سقط می‌‎شه ترانهای هر شب توی گیلاسِ سبزِ اَبسنتم زندگیم مثلِ بیخدیواری، تو یه تاریخِ تلخِ و تکراری با هر اسمی دوبار میمیرم: دو «محمد»، دو بار «مختاری» اون شبی که صدای «نسرین» داشت، تو یه سلول سرد میپژمرد بی.بی.سی تیترِ اولش این بود: «ممهی آنجلینا رو لولو بُرد!» من سفر کردم از ترانه شدن، کوچ کردم به سرزمینِ سکوت با گذرنامهای که رو جلدش جای «ایران» نوشته بود «لیلیپوت» کشوری که تو اون ستاره میشن با دوتا فیلمِ بندتنبونی آدماش برگزیده میشن با قاشقِ داغِ روی پیشونی همهی عمرشونو پُز میدن به یه لوحِ گِلیِ گندیده «رستمن»، قاتلای «سهرابی» که به ساز اونا نرقصیده «جَکو» با لوبیای سحرآمیز، کاشتن توی خاکِ ناباور پیچکِ سبزشون به ابرا رسید، تا چه غولی پایین بیاد آخر شعبدهبازی تو لباسِ سفید، دلقکی با کلاهِ شیپوری، یه رابینهودِ سر به راه شده، یا گوریلِ بنفشِ انگوری... شادیمون قدِ توپِ فوتبال و پرچمِ سرزمینمون چینی من هنوزم یه پونزم روی صندلیِ معلم دینی! حالم این روزا حالِ خوبی نیست، قلوه سنگی تو کفشِ این دنیاس من به روزای شاد مشکوکم، شک دارم ختمِ ماجرا اینجاس... // من سفر کردم از ترانه شدن، کوچ کردم به سرزمینِ سکوت با گذرنامهای که رو جلدش جای «ایران» نوشته بود «لیلیپوت»2013-10-0705 minyaghmayaghmaزمستان در تنهايی‌- Winter in lonlinessپيانو مينيمال به زمستان مهاجرت‌های بیشمار و به تنهایهایی که بی‌ حضور تو گذشت2013-01-2402 min